سُفته یا قنات رودخانهای در شهداد
در شهداد استان کرمان، علاوهبر قناتهای زیرزمینی به نهرهای منشعب از رودخانه هــم قنات میگویند(قنات رودخانهای). در برخــی نقاط مقداری از مســیر آب را با بهرهگیری از فناوری حفر قنات آماده کرده و آب را از طریق مجرای زیرزمینی به محل مورد نظر میبرند. به اینگونه قناتها که رودخانه منبع آبی آنها اســت سُــفته میگویند. امروزه چندین قنات در شهداد و روستاهای تابعه آن وجود دارد که با استفاده از همین شیوه در تأمین آب شرب و کشاورزی سهم دارند.
بخش شــهداد یکی از توابع شهرستان کرمان، در غرب دشت لوت قرار گرفته است. نام تاریخی شــهداد «خبیص» است. شــهدادیها بــر این باوراند کــه مناطقی که روســتاهای تکاب در آن قرار دارند، پســتترین نقاط دشت لــوت بشــمار میروند. تــکاب در لغت از «تــک» و «آب» تشــکیل شــده اســت. تک به معنی آخر و انتها بوده و هرگاه پســوند آب به آن متصل شــود، به معنی منطقهای است که آبها در نهایت در آن نقطه جمع میشــوند. وجود آبانبار قدیمــی مخروبه در داخل شــهر شــهداد نشــان میدهــد این قناتهای رودخانهای، نقش مهم و حیاتی در زندگی مردم منطقه داشته است.
بنای مخروبهی آبانبار شهداد، سال 1376ش
در شهداد تعدادی رودخانهی فصلی در جریان است که روزهای کمی از سال آب دارد. آب این رودخانهها بهشکل سیلاب روان میشود بهنحوی که مهار آن برای کشاورزان اندکی مشکل است و معمولاً بهصورت هرزآب به دشت لوت سرازیر و در بین شنهای آن پنهان میشود. از جمله این رودخانه میتوان به آب رودخانهی درختنگان، آب فوسک، آب دهنهی غار، رودخانهی شهداد، رودخانهی کوجفتان و جوروم اشاره کرد. در منطقهی شــهداد بهدلیل شرایط سخت آبوهوایی و فقــدان منابع آبی، فنون و تدابیر مختلفی برای بهرهبرداری از منابع آبی موجود و جلوگیری از هدررفت آن اتخاذ کردهاند. ایــن تدابیر با توجه به محیط و وضع اقلیمی و معیشــت ساکنان بوده است.
هرچند رودخانهی درختنگان کمک مؤثری به تأمیــن آب اهالی میکند ولی این رودخانه دائمــی نیســت و فقط در مواقعی از ســال آب در بســتر آن جریــان پیدا میکند؛ بنابراین نمیتواند منبع مورد اعتمادی برای تأمین آب باشد. بنابر روایتهای مطلعان محلی، در گذشــتههای دور ســاکنان برای اینکه بتوانند آب را از بســتر رودخانه به زمینهای زراعی انتقال بدهند، عموماً با استفاده از چوب، تنهی درخت نخل و دیگر درختان، سنگ و خاروخاشــاک به ساخت آببند مبادرت میکردند تا به این وسیله بتوانند آب را به نقاط بالادست انتقال دهند.
رودخانهی شهداد قبل از مجرای آب مقسم سال 1376ش
در مــواردیکه بســتر رودخانه بیشاز انــدازه پایین بود، بهرهبــرداران آب چــارهای منحصربهفرد اندیشــیده بودند تــا بتوانند آب را بدون هدررفت برای کشــاورزی و شــرب اســتفاده کنند. بــرای اینکار رشــتهچاههایی را همانند قنات بهســمت بستر رودخانه حفر میکردهاند و مادرچاه آن را در بســتر رودخانـهی درختنگان قــرار میدادند. برای جلوگیری از مســدود شــدن مادرچاه با گل ولای، محوطــهی بزرگــی را در پیرامون مادرچاه گــود کرده و پر از قلوهســنگ میکردنــد تا علاوهبر جلوگیــری از تخریب میلههــا و کوره، به تصفیهی آب از گل ولای نیز کمک کند. در گویش محلی چاه را اصطالحــاً کَت مینامند و چون این مجرا دارای بیســت حلقهچاه اســت، به کَت بیســتپُشتهای معروف اســت. این شــیوهی انتقال آب را نه میتوان قنات و نه کانال یا مجرای زیرزمینی نامید. در این نوع انتقال اگرچه بیشترین آب در زمان بارندگی و یا وقوع ســیل در بستر رودخانه به سمت شــهداد سرازیر میشود ولی تا مدتها پــس از بارندگی، مجرا همانند زهکش عمل کرده و آب موجود در زمینهای اطراف و بستر رودخانه را به سمت زمینهای غربی شهداد و در داخل مزارع و باغات نخل و مرکبات منتقل میکند. این نوع انتقال آب در ایران باستان نیز شناختهشده بوده است. آنها در مسیلهای اطراف قناتها آبگیرهایی از سنگ و شن و قلوهسنگ یا بندهای کوچک ایجاد میکردند تا به این ترتیب از ســرعت آب کاسته شده و اندکاندک در زمین نفوذ کند و به ذخایر آب زیرزمینی اضافه شود و بر میزان آبدهی قنات بیفزاید. این شــیوه هنوز هم در منطقهی شهداد مورد اســتفاده قرار میگیرد.
مقطع فرضی کت بیستپشتهای
برای جلوگیری از حــوادث احتمالی برای مادرچاه داخل بســتر رودخانه و جلوگیری از انحراف آب به ســمت دیگــر و یا ریــزش دیوارهی جانبی بســتر رودخانه در ابتدای مجرای انتقال، از طرف بهرهبرداران آب، شخصی بهعنوان بندبــان در کنــار ورودی آب بــه مجرا یا آببنــد اقامت میکند تا در صــورت افزایش حجم آب در پشت آببند، دریچهی ورودی آب به داخل مادرچاه و مجرای کتبیست پشتهای را تنظیم و حجم ورودی آب را کنترل کنــد. کار اصلی بندبان جلوگیری از ورود آب با حجم زیاد به داخل مجراست و با این کار از تخریب میلهچاهها و کورهی انتقال آب مجرا جلوگیری میشود. شغل بندبانی بهصورت موروثی در اختیار یک خانواده بوده و آنها نســل در نســل کار مراقبت و مواظبت از آب را برعهده داشــتهاند. بندبان در قبــال کار خود میتواند قطعهزمینی را در کنار رودخانه یا بخشــی از زمینهای اطراف بنــد را که اصطلاحاً آب بر آنها ســوار اســت، انتخاب کرده و در آن کشت و زرع کند. بندبان میتواند به هر اندازه که لازم دارد، از آب اســتفاده کنــد و محدودیتــی برای این کار ندارد. بــا توجه به اینکه امروزه کانال انتقال آب از نوع ســیمانی است و کار انتقال آب را بهمراتب آســان کرده است، ورّاث بندبانان در همان نقطه مســکن کرده و در زمینهای اطراف به کشت و زرع اقدام میکنند و سطح زیرکشت و زمینهایی که در اختیار دارند به مراتب چندین برابر گذشــته شــده است. استفاده بیشازحد آب توســط بازماندگان بندبانان همواره موجب اعتراض سایر مالکان و زارعان بوده است.