مدیریت بومی منابع آب در کاشان
مدیریت بومی منابع آب در کاشان بهویژه نیاسر، واجد ارزشهای بومی و دربردارندهی چهار مؤلفهی اصلی همیاری، دانش بومی، رفاقت و دوراندیشی است. همیاری یعنی مشارکت ذینفعان و یاری آنها با یکدیگر، دانش بومی یعنی دانشی که برخاسته از فرهنگ، ارزشها، شیوهی نگرش، تجارب، نوع باور و فهم مردم است، رفاقت با مفهوم محوری خیرخواهی که مردم را در درک و ارتباط مناسب با یکدیگر و محیطزیست یاری میکند و دوراندیشی توجه به نیازهای نسل کنونی و آینده و نیز روشهایی است که دستیابی به مدیریت دوراندیش را محقق میکند. نظام بهرهبرداری، تشکل و همیاری مصرفکنندگان آب کشاورزی در کاشان از پیشینهای غنی برخوردار است بهطوری که شاید بتوان گفت همانگونه که در این منطقه از روزگاران خیلی دور مهار و استحصال منابع آبهای سطحی و زیرزمینی رواج داشته، نظام بهرهبرداری از آب نیز با همان دقت و ظرافت از همان ابتدا شکل یافته است.
(منبع تصویر: isna.ir/xdPfFF)
کاریز (قنات) در کاشان
سکونتگاهها در منطقه کاشان با توجه به شرایط خاص اقلیمی آن (نسبتاً سرد در زمستان و خیلی گرموخشک در تابستان)، باید در جایی شکل میگرفت که بهآسانی به آب دسترسی داشته باشد. در کاشان، کاریز یکی از مهمترین منابع تأمین آب بشمار میآید و حدود 388 رشته کاریز دارای کاربری وجود دارد. برای دسترسی به آب کاریزها در ساختمانهای بافت قدیمی شهر، در محل ساخت بنا 3 تا 5 متر، برحسب شیب شهر خاکبرداری میشد. برای اینکه آب در سطح شهر جریان داشته باشد، هر محله برای خود، تقسیمگاه آبی بهنام سیپک (سی به معنای عدد 30 و پک به معنای پله است) داشته است تا آبیار ضمن به جریانانداختن آب کاریزهای متعدد، بتواند تمام خانهها و بناها را مشروب سازد. سیپکها، راهی به سوی کاریز و فضایی چندمنظوره بودهاند. محل ازدواج کاریزها، محل تصمیمگیری دربارهی مسائل مربوط به مدیریت منابع آب و فضایی برای سایر مودتهای اجتماعی بوده است. برخی از آنها نیز کاربری رختشویخانه داشتهاند. طبق اظهارنظر برخی از افراد محلی در کاشان، عمیقترین سیپک در این منطقه دارای 180 پله است.
اصول مدیریت بومی منابع آب
این اصول که در تطابق با شرایط جغرافیایی منطقه تکوین پیدا کرده است در سه محور «یکپارچگی اراضی»، «زمان، مبنای تقسیم آب» و «شیوهی ادارهی نظام آبیاری» مورد مطالعه قرار گرفته است.
یکپارچگی اراضی: یکپارچهکردن اراضی در بخش معینی از کشتزار، منجر به کاهش زمان تأخیر در آبیاری و هدر رفتن آب در زمان شیفت آب بین سهامداران خردهپا میشود. در این سیستم هر مزرعه به سه بخش اصلی زراعی تقسیم شده و در هر بخش کشت خاصی انجام میشود. این شیوه متضمن یکپارچگی کشت خواهد بود و مالکیت کشاورزان بر قطعه زمینهای خود در قسمتهای مختلف مزرعه را محترم میشمارد.
زمان، مبنای تقسیم آب: واحدهای زمانی که مدت زمان بهرهبرداری از آب را تعیین میکنند ویژه مناطقی همچون کاشان است که بهدلیل کمبود منابع آبی، آب ارزش فراوانی دارد. بنابراین در نقاطی که واحدهای زمانی مبنای تقسیم آب قرار گرفته است برای سنجش زمان، ساعت آفتابی یا ساعت آبی در محل کاربرد پیدا میکند.
شیوهی ادارهی نظام آبیاری: مدیریت زمان، محور مدیریت بومی آبیاری را تشکیل میدهد چرا که با وجود کمبود آب، جریان آب کاریز در طول سال تداوم دارد و توزیع عادلانهی آب بین سهامداران اعم از مالک و مستأجر و در بخشها و قسمتهای مختلف کشتزارها و حتی نوسانات ارزش اقتصادی آب در طول سال، به زمان وابسته است.
عوامل انسانی در مدیریت بومی منابع آب
مدیریت منابع آب در کاشان نتیجه روابط و همکاری پنج گروه (طبقه) بوده است یعنی هر فرد از طریق مشخصکردن اینکه دیگران چه میکنند یا قصد دارند چه بکنند (مثلاً آبیاری توسط کشاورز یا تقسیم آب توسط آبیار)، رفتار خود را تنظیم میکند. این افراد عبارتاند از:
افراد ویژه: افرادی که دارای شخصیتی ویژه و تأثیرگذار بر جامعه بوده و بهطور معمول در بین افراد محله، ریشسفیدان یا پیران محله دارای چنین شخصیتی بودهاند. البته نفوذ ایشان، شکلی از اجبار نبوده و توسل به زور را موجه ندانسته است.
افراد جهتدهنده: افرادی که از نظر مالی از وضعیت مناسبی نسبت به سایر افراد جامعه برخوردار بودهاند؛ مثل افرادی که متولی و بانی احداث کاریز میشدند.
افراد انتصابی: افرادی که دارای قدرت سیاسی و اداری بودهاند و بهطور عموم توسط حکومت یا دولت منصوب میشدند، مانند کدخدا، کلانتر، داروغه، محتسب و… (در زمانهای دورتر) و دهیار، شهردار، امام جمعه، فرماندار و… (در دورهی کنونی).
کارگزاران: افرادی که برای امور خاصی به کاری گمارده میشدند، برای نمونه، در زمینهی آب و آبیاری، آببخش و میراب که از سوی مردم برگزیده میشدند. درآمد میراب و آببخش، بر اساس توافق ذینفعان تعیین میشده، بهطوریکه بخشی از محصول، برای مثال گندم، به آنها داده میشده است.
مردم: رکن اساسی مدیریت بومی را تشکیل میداند، بهطوری که بدون همیاری و شرکت آنها در امور، مدیریت با مشکل روبهرو میشده است.
چهار مؤلفهی کلیدی مدیریت بومی منابع آب
مدیریت بومی منابع آب، مجموعهای از مفاهیم بههم پیوسته، کارکردهای بههم وابسته و مؤلفههایی با ویژگیهای بومی است. از جمله مؤلفههای مدیریت منابع آب در کاشان در دورهی معاصر که دارای نقش مؤثرتری نسبت به سایر مؤلفهها بودهاند، دانش بومی، همیاری، رفاقت و دوراندیشی است. دانش بومی مردمان این سرزمین که قدمتی به درازای تاریخ بشر دارد و آن را در اثر تجربه و عمل بهدست آوردهاند؛ همیاری بین افراد جامعه که برای دستیابی به اهداف فردی و جمعی انجام میشده است؛ رفاقت و همدلی بهوجودآورنده اعتماد بین آنها بوده و برای پیشبرد بهتر کارها روا داشته میشده است و دوراندیشی که افراد را نسبت به آینده و نیاز آیندگان به آب مسئول میدانسته است.
مؤلفههای کلیدی مدیریت بومی منابع آب
منبع
تصاویر از منبع بالا و خبرگزاری ایرنا برداشته شده است.