انسان در طول هزاران سال در دل طبیعت و در سازگاری با آن زیسته و این همزیستی در شرایط اقلیمی متنوع منجر به شکلگیری فرهنگهای متنوعی شده است. این فرهنگها خود به حفظ انسان و طبیعت کمک کردهاند اما در سایهی علم و فناوری جدید و در طی فرایند صنعتیشدن انسان مالک طبیعت شده و بیرویه از آن برداشت کرده است. این برداشت بیرویه و کالاییسازی طبیعت، باعث از بین رفتن تنوع زیستی و تنوع فرهنگی شده و ما امروزه با مشکلات متعدد محیطزیستی دست به گریبانیم و یافتن چارهای برای این مشکلات از مهمترین دغدغههای ماست.
توجه به چگونگی همزیستی پیشین ما با طبیعت میتواند سرنخهایی برای حل مشکلات امروزی به ما بدهد. تلاش برای شناخت، حفظ و بهبود دانش بومی مردم مناطق مختلف که از ثمرات این همزیستی است، یکی از راههای حفظ و احیاء طبیعت است. در این میان مردم محلی، کنشگران اصلی این عرصهاند. در بخش دانش بومی، مروری بر تنوع دانش و فناوریهای بومی داریم. در بخش تنوع زیست ـ فرهنگی، با مشارکت مخاطبین، روایتهای آنها از آداب و رسوم، قصهها و باورهایی که در مورد انواع گونههای گیاهی و جانوری بومی شکل گرفته، جمعآوری و معرفی میکنیم. در بخش کنشگران محیطزیست با ساخت فیلمهایی کوتاه، تلاشهای کنشگرانی را روایت میکنیم که با تدابیری برخاسته از جامعهی محلی، در پی حل مشکلات برآمدهاند و در بخش گفتوگو نظرهای مختلف و راهکارهای موجود را به چالش میکشیم و مخاطبانمان را به نقد و گفتوگو در خصوص این دیدگاهها دعوت میکنیم.
بچهی باران
همکاران
مسئول پروژه: صونا آقابابایی
مشاوران بخش کنشگری: سهیل رضانژاد، سیما قاسمی، آذر صداقتی
مشاور بخش دانش بومی: مرتضی سالمی
مشاوران بخش زیست-فرهنگی: محمد محمدنژاد، حمیدرضا میرزاده، سیما قاسمی، امید سجادیان
تهیهکنندگان: لیلا خسروی، ژیلا ستاری، نعیمه رجب زاده، صونا آقابابایی، سیما قاسمی
تدوینگران بخش کنشگری: یاسر رضایی، مهسا صفری، ستاره قاسمی
طراح لوگو: میلاد قبادی
مسئول وبگاه: مهسا شکری
فرهنگ و طبیعت را نمیتوان به عنوان دو مقولهی جدا از یکدیگر تفسیر کرد. زیرا هویت فرهنگی افراد تحتتأثیر طبیعت پیرامون آنها شکل گرفته و بسیاری از آفریدههای بشر متأثر از محیط طبیعی بوده و به نوبهی خود بر آنها تأثیر میگذارد. وجود اقوام ترک، کرد، بلوچ، ترکمن، عرب، گیلک و لر در ایران بازتابی از تنوع در ناهمواریها، اقلیمها، زیستگاههای طبیعی، گیاهان و گونههای حیاتوحش است. این همنشینی فرهنگ و طبیعت جلوهای از جهانبینیها، اعتقادات، شناختها، ارزشها، هنجارها، اخلاقیات، زبانها، قوانین، هنر، صنایع و نهادها را بههمراه دارد که از هم قابل تفکیک نیستند و روشهای بهرهبرداری جمعی از زمین، تعیین قلمرو، تولید و مصرف غذا، خانهسازی، گذران اوقات فراغت، رفع تنشها و… را سازماندهی میکنند.
دانش بومی، محلی است. ریشه در یک مکان خاص و مجموعهای از تجربیات دارد و پیامد درگیری عملی در زندگی روزمره است و دائم با تجربه و آزمون و خطا تقویت میشود و تغییر میکند. این دانش بهصورت شفاهی منتقل میشود. دانش بومی جامعنگر است یعنی فرهنگ و اعتقادات از دانش بومی قابل تفکیک نیست. همچنین نظامهای دانش بومی کمترین خطرپذیری را به بیشترین سوددهی ترجیح میدهند.
درگسترهی چهار اقلیم ایران، فرهنگهای متنوعی بالیده و زبانهای مختلفی شکل گرفته است. عوارض جغرافیایی، پدیدههای طبیعی، گونههای گیاهی و جانوری هر اقلیم تمایزهایی با هم دارند که در فرهنگ مردم منطقه، اسامی،کاربرد وآداب و رسوم متعددی در مورد آنها شکل گرفته است. این مراودهی مسالمتآمیز فرهنگ و طبیعت است که همزیستی را ممکن میسازد. در این صفحه به دنبال آن هستیم که با کنار هم قرار دادن روایتهای فرهنگی و زیستی نشان دهیم که حفظ و مراقبت از تنوع زیستی تا چه اندازه در گرو حفظ تنوع فرهنگی است.
شما نیز میتوانید در این فعالیت مشارکت داشته باشید و روایتهای فرهنگی محلیتان را به صورت عکس، فایل صوتی، متنی یا فیلم ارسال کنید تا در کنار دیگر موارد قرار بگیرد.
محیطزیست ایران در مناطق مختلف با مسائلی روبهروست و ساکنان این مناطق و کنشگران محیطزیست برای حل این مسائل و سازگاری بیشتر زندگی با طبیعت تلاش میکنند …
منطقهی بوکان تنها زیستگاه باقیمانده برای سنگینترین پرندهی قادر به پروازِ جهان، در ایران است.
طبق آخرین سرشماری که در پاییز 1400 انجام شده است تعداد میشمرغها 19 فرد است. در پروژهی حفاظت مشارکتی میشمرغ تلاش میشود جمعیت کوچک موجود تثبیت شده و با مشارکت جوامع محلی به تدریج میشمرغ از خطر انقراض نجات پیدا کند. همچنین امید است جمعیت این پرندهی نادر رو به افزایش نیز باشد.
با وجود اهمیتی که جنگلهای زاگرس در تولید اکسیژن و کاهش آلایندهها، تعدیل آب و هوا، کنترل آبهای سطحی و … دارند، در طی چند سال اخیر به دلایل مختلفی، وسعت و تراکم آنها بهطرز محسوسی کاهش یافته است. یکی از دلایلی که در ۱۷ ماه اخیر بهطور مداوم و سریالی اتفاق افتاده، آتشسوزیهای عمدی است که روند تخریب این رویشگاههای باارزش را تسریع بخشیده و رفتهرفته باعث تبدیل شدن مراتع و جنگلهای مرتفع زاگرس به بیابانهای خشک میشود. جنگلهایی که اهمیت آن در سطح ملی و منطقهای مطرح است در حال نابودی است اما …
پاقلات به دلیل تپه ماهوری و ارتفاعات خوبی که دارد زیستگاه خوبی برای گونههای جانوری همچون قوچ و میش و کل و بز است که به دلیل شکار بیرویه، برخی از این گونههای جانوری در حال نابودی بودند. همچنین تعداد زیادی از پرندههای منطقه از جمله کبک جیرفتی که فقط در این منطقه وجود داشتند، از بین رفته و تعدادشان انگشت شمار شده بود اما …
در منطقۀ میناب، چون پلنگ نمیتواند غذای خود را در چرخۀ غذایی تأمین کند، به دامهای روستاییانِ منطقه حمله میکند. به همین خاطر روستاییان چارهای جز کشتن پلنگ ندارند. مرتضی آریانژاد برای حفظ این گونه از پلنگ در منطقه میناب تلاش کرده است که …
دانش بومی چشمانداز وسیعی از زیستبومها و روشهای پایدار برای استفاده از منابع طبیعی را در خود داشته است اما بسیاری از متخصصان دانش بومی را ابتدایی، ساده و ایستا میدانند. در برنامه ریزی برای توسعه، دانش بومی بهتدریج کنار گذاشته شد و علم مدرن نقش محوری پیدا کرد. امروزه شاهد از بینرفتن دانش بومی و تخریب هرچه بیشتر طبیعت هستیم. در این مقال برآنیم از همهی علاقهمندان دعوت کنیم دیدگاه خود را در مورد مسیر آیندهی توسعه، بهرهگیری از فناوریهای روز و نحوهی فراگیری از گذشته و پتانسیل دانش بومی به اشتراک بگذارند. هر یک از فیلمها و متنهایی که در این صفحه میبینید از زاویهای به موضوع پرداخته است. شما نیز میتوانید نقد و نظرهای خود را برای ایجاد فضای گفتوگو بنویسید.
سیستان و بلوچستان آبوهوایی بسیار خشک دارد و با محدودیت منابع آب زیرزمینی مواجه است، تابستانش گاهی دما به پنجاه درجه میرسد و از طرفی شغل اکثر مردمانش کشاورزی و دامداری است، یعنی شغلی که بسیار وابسته به آب است!
از قدیم یکی از راههای متداول برای تأمین آب در مناطق خشک، استفاده از آب باران بوده است. در این استان هم که یکی از مناطق خشک و کمآب ایران است، استفاده از آب باران و مهار سیلابها مهمترین منبع تأمین آب است. شرایط اقلیمی خشک و جغرافیای منطقه، از گذشته مردم منطقه را به همزیستی هر چه بیشتر با طبیعت واداشته است. مردم چارهای نداشتند جز اینکه روشی به کار گیرند تا آب باران و سیلابها را مهار کنند و به محلهای مشخصی که درست کردهاند، هدایت شود، تا آب مصرفی خود را تأمین کنند و توشهای باشد برای فصلهای خشک و بدون باران. ادامه...
روشهای به کار رفته حاصل تجربه و سالها همزیستی مردم با منطقه است که بر اساس دانش بومی و شناخت مردم از منطقه به وجود آمده، اینکه محل احداث سازهها کجا باشد؟ نوع خاک زمین مورد استفاده چیست؟ آیا مناسب برای آبگیری است یا خیر؟ میزان نفوذپذیری یا نفوذناپذیری خاک و … . از طرفی مردم با کمترین امکانات و با استفاده از مصالحی که عموماً خاک و سنگ است این سازهها را ایجاد میکردند، ابزار و ماشینآلات قدرتمندی برای این کار نداشتند. راهکارها و روشها بر اساس دانش مردم محلی و با ابزارهایی مثل بیل و کلنگ و … انجام میشد و امکان زندگی و امرار معاش را در سازگاری هر چه بیشتر با طبیعتشان داده بود. هنوز سازههایی همچون هوتک، دگار، دربند و خوشاب در مناطق مختلف ایران برای تأمین آب و گذران زندگی مردم مورد استفادهاند و هنوز هم با وجود پیشرفتهای زیاد در زمینهی علم و فناوری، مشکلات استفاده و بهرهبرداری از آب و البته خطر جانی هوتک برای مردم این منطقه پابرجاست! بخصوص در حال حاضر با افزایش جمعیت و افزایش نیاز به آب، خطرات و مشکلات افزایش پیدا کرده است. درحالیکه انتظار میرود حالا دیگر اوضاع فرق کرده باشد و دسترسی به آب و مشکلات استفاده از آب این سازهها برطرف شده باشد!
بعد از خشکسالیهای پی در پی آبگیری هوتکها و بهرهبرداری از آن با همان روشهای قدیمی انجام میشود. این درحالی است که این روشها که حاصل ابتکار عمل مردمان منطقه است و هنوز هم مورد استفاده قرار میگیرد، نیاز به بهبود دارند.
آیا پیشرفت علم و فناوری نباید به بهبود و رفع مشکلات این سازهها کمک میکرد؟ تکنولوژی چطور میتوانست به کار گرفته شود
با توجه به شرایط اقلیمی و جغرافیایی و کمبود آب در ایران، از گذشتههای دور، در هر منطقه خاص جغرافیایی بنابر ضرورت یا نیاز، ساكنان آنجا نسبت به ایجاد سد، بند یا آبگیر اقدام میكردهاند تا نیازهای خود در زمینه آبیاری و آبرسانی را مرتفع سازند. در مناطقی نیز بهخاطر پایین بودن سطح آبهای رودخانهها یا نیاز برای تغییر مسیر رود، سدسازی انجام میگرفته تا بتوانند سطح آب را بالا آورده و برای نیازهای كشاورزی و عمرانی از آن استفاده كنند.
هرچند ساخت سدهای دائمی و مقاوم در برابر طغیان رودخانهها از حدود سدۀ ۵ ق.م شروع شده اما شاید اولین روش بهرهبرداری از آب رودخانهها در آبیاری، استفاده از بند سادهای بوده که با مواد و مصالحی مانند خار و خاشاك و سنگ و تنۀ درختان در جلو آب میساختند تا سطح آب مدتی بیشتر بالا بماند و بیشتر از آن استفاده شود. ادامه...
سدهای موقتی که تا چند سال اخیر هم در برخی از مناطق مورد بهرهبرداری قرار میگرفته است.
بررسی سدهای موقت و دلایل، شیوة ساخت و بهکارگیري آنها نشان میدهد ساخت این نوع از سدها که بر اساس دانش بومی مردمان مناطق مختلف بوده و هیچ کارشناس و غریبهاي در فرایند ساخت آن دخالت نداشته است، در قالب یک همیاری جمعی انجام میشده و سد کاملاً از موادي طبیعی ساخته میشد که در کنار آببند قابل تهیه بودند. هیچ هزینة اضافی در ساخت سد صرف نمیشد و سد بهخوبی نیازهاي کشاورزان برای تأمین آب در بهار و تابستان را برآورده میکرد و بدون اینکه آب روستاهاي پایینتر را قطع کند آب در مسیر اصلی رودخانه در جریان بود و تنها فشار آن به نسبت سابق کمتر میشد. در این مدت ماهیان وآبزیان زنده میماندند و ساحل رودخانه فرصت رشدونمو به درختان طبیعی را میداد.
این سد کوچکترین آلودگی ایجاد نمیکرد و در فصل پاییز، با جاري شدن سیلابها تخریب میشد و از مسیر رودخانه کنار میرفت.
اما امروزه وقتی از سد و سدسازی صحبت به میان میآید بیش از هرچیزی پیامدهای زیستمحیطی آن به ذهن میآید. سدهای که براساس تکنولوژهای پیشرفته ساخته میشوند اگرچه تأمينکنندة آب كشاورزى و برق هستند اما معایب آن به مراتب بیشتر است. يكى از آثار منفى ايجاد سد در کشور ایران اسراف در استفاده از آب در كشاورزى، زهدار شدن وشوري اراضي و نابودى محيط طبيعى زيستگونههاى گياهى و جانورى است.
به هر حال سدها یکی پس از دیگری ساخته میشوند و یکی پس از دیگری مشکلات و معضلات و صدماتشان به محیطزیست نمایان میشود.
- تصاویر از خبرگزاریهای ایران برداشته شده است.
باغ شازدهی ماهان تصویری عجیب از تضاد خشکی و سرسبزی است. هنگام دیدن بسیاری از باغهای ایرانی مانند باغ شازده و حتی شهرهایی مثل یزد در دل کویر این سوال پیش میآید که چطور و چرا در حاشیهی کویر شهرها و باغهایی ساخته شدهاند؟ درایرانی که در هزاران سال گذشته همواره خشک بوده است مردم چطور کشاورزی و باغداری کردهاند؟ در دو سوم مساحت ایران بارندگی سالانه کمتر از سیصد میلیمتر در سال است و آبهای سطحی تقریباً وجود ندارند و مهمترین منبع آب برای مردم آبهای زیرزمینی بودهاند که از جمع شدن آب حاصل از بارشهای فصلی در ارتفاعات کوهها و نفوذ آبها به دل زمین و خاک بهوجود آمدهاند. در بسیاری از نواحی ایران طی قرنهای متمادی راه مرسوم برای انتقال آب، حفر تونلی در دل زمین بوده است که آن را قنات یا کاریز مینامیدهاند. طول این تونل در بعضی نواحی به چند ده کیلومتر هم میرسیده است. ادامه...
حفر این تونل کار سادهای نبوده است، باید به دقت محاسبه میشده است که چطورتونلی در دل زمین به سوی آبهای زیرزمینی بکنند که به آن آبها در دل کوه برسد و به بیراهه نرود. از طرفی حاصل حفاری زمین با بیل و کلنگ حجم زیادی خاک بوده است که باید از دل زمین به روی زمین منتقل میشده است. برای تقسیم آب قنات بین مردم یک روستا یا شهر به سیستم مدیریتی و اندازهگیری پیچیده و دقیقی نیاز بوده است. فن قنات با فرهنگ تعاون و مشارکتی که حول آن شکل گرفته است تمام این جزییات را در دل خود داشته است. تا دههی چهل هجری شمسی بیش از چهل هزار حلقه قنات در کشور داشتهایم که انتقال آب و زندگی مردم را ممکن میکرده است و از آن دهه به بعد بهتدریج استفاده از قناتها کنار گذاشته شده است و حفر قنات جای خود را به حفر چاه عمیق داده است که در طول شصت سال بهتدریج منابع آب زیرزمینی کشور را مکیده و رو به پایان برده است. سوالی که پیش میآید این است که اگر با دانش و فناوری گذشته میتوانستهاند اینطور کمآبی را مدیریت کنند پس چرا امروزه ما با وجود علم جدید و فناوریهای پیشرفته بیش از قبل درگیر مشکل کمآبی هستیم؟ اگر با سیستمهای تعاونی محلی قدیمی آب قناتهای یک شهر مدیریت میشده و بین کشاورزان و اهالی تقسیم می شده است چرا امروزه مشکل کمآبی و کشاورزی و خشک شدن تالابها و دریاچهها را داریم؟
تصویرها: وبگاه یونسکو، کتاب قناتهای ایران (محمدرضا حائری)، خبرگزاری تسنیم و موج.
موسیقی: دوتارنوازی مجید کلابی، مقامهای موسیقی شمال خراسان.
- تصاویر از خبرگزاریهای ایران برداشته شده است.
طرفداران فناوری معتقدند که علم و فناوری، مسیر آینده را مشخص میکند. آنها بهرهبرداری هر چه بیشتر از فناوری در همهی حوزهها و در همهی جهان را نویدبخش زندگی بهتر میدانند. در این نگاه واردات و کاربست هرچه بیشتر و بهتر فناوریای که محصول آخرین دستاوردهای علمی باشد، قدمی رو به جلو تلقی میشود.
در طول صد سال گذشته ما واردکنندهی فناوریهای زیادی بودهایم. ورود موتورچاه مطمئناً کار کشاورزان را راحتتر کرد. در حالیکه الان یکی از دلایل بحران آب همین موتورچاهها هستند. چرا با وجود پیشرفت فناوریهای نوین و وجود انحصار و قدرت دولت در طراحی، برنامه¬ریزی، نظارت و ارزشیابی، کشاورزی دچار رکود شده است؟ به نظر میرسد فناوری به تنهایی بهترین راهحل نبوده و نیست. پس کدام فناوری و در چه شرایطی میتواند مفید باشد؟ ادامه...
ایران همیشه کشوری خشک و نیمهخشک و درگیر کمبود آب بوده است. ولی بحران آبی هیچوقت به اندازهی امروز جدی نبوده است. در گذشته نیز فناوریهای زیادی برای استحصال و توزیع آب داشتیم که در هر اقلیم و هر فرهنگ با هم فرق میکردند. فناورهایی مثل قنات، برکه، یخچال، گاوچاه، ولیر و خوشاب برخی از این نمونهها هستند.
این فناوریها ولی تفاوتی با فناوریهای امروز داشتند. استحصال و تقسیم آب، بر اساس ساختار سنتی و بهصورت خودجوش و با توجه به کمبود منابع، نیازها و شرایط سخت محیطی، با همکاری و مشارکت مردم محلی صورت میگرفت. آنچه که موفقیت اینگونه مشارکتها را تضمین میکرد، سازگاری با اقلیم و روحیات مردم بومی و حفظ منافع اقتصادی-اجتماعی و زیست محیطی روستاییان بود.
در گذشته ارتباط بین انسان، دام و طبیعت، فرهنگ و زبان را به وجود میآورد و بستر رشد آن را فراهم میکرد. در کنار هر فناوری بومی یک ساختار گستردهای از سلسله مراتب کاری، تقسیم کار و نظارت قوی شکل میگرفت و این اصول نسل به نسل و سینه به سینه به نسلهای بعدی منتقل میشد و آرام آرام بهبود مییافت. آنچه مهم است، بحرانهای امروزی نشان میدهد که مسیر طی شدهی پیشرفت و توسعه بهترین مسیر نبوده و میتوانست به گونهای دیگر باشد!
آیندههای ممکن را در نظر بگیرید. نقش کارگر کارخانهی پتروشیمی گچساران در آن چیست؟ نقش استاد دانشگاه تهران؟ نقش یک دامدار بختیاری یا یک کشاورز ساکن اورامانات؟ فناوریهای روز دنیا چه کمکی به بهبود زندگی این افراد میکند؟ آیا لزومی دارد این فناوریها با فرهنگ و سبک زندگی یا تنوع زیستی منطقه زندگی آنها سازگار باشد؟ آیا مثلا کشاورزان روستای کتوکان از مشکلات خویش آگاه نیستند یا راه حلی برای آن ندارند؟
در حال حاضر دانش بومی و ساختارهای وابسته به آن، استثمار و تضعیف شده و بسیاری از بین رفته است. بسیاری از مردم بومی شهرنشین شدهاند و زبان خود را فراموش کردهاند. از طرف دیگر فناوریهای روز دنیا هم هم حلال مشکلات نبوده است و هر روز با بحرانی جدید روبرو هستیم. در چنین شرایطی به نظر شما راه حل چیست؟
• تصاویر از خبرگزاری های ایران برداشته شده است.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگو شرکت کنید؟نظری بدهید!